بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین»
«رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً»
خلافت الهی انسان؛ پیرنگ نظام اندیشه اسلامی
محمد عالمزاده نوری
تعریف مفهوم «نظام» و «منظومه فکری»
در نوبتهای پیشین گفتگوهای متعدّدی در باب نظام اندیشۀ اسلامی و ضرورت آشنایی حوزویان، عالمان دین و بلکه غیر حوزویان یعنی تودۀ متدیّنان با منظومۀ معرفت دینی صورت گرفته است. بحمد الله این مفاهیم در این جمع شریف بهصورت یک ادبیات حاکم و گفتمان جاری درآمده است. گفته شد همۀ مؤمنان خصوصاً طلاب، حوزویان و عالمان دین باید معارف اسلامی را بهصورت نظاممند و مجموعهای منسجم دریافت کنند.
در تمام کتابهایی که مفهوم نظام را تعریف کردهاند، نظام به مجموعه عناصری گفته میشود که با انسجام و انتظام خاص، رو بهسوی هدف و غایتی مشخص گرد هم آمدهاند؛ یعنی در تعریفِ مفهوم نظام، غایت و هدف اخذ شده است؛ بهگونهای که تا یک مقصد و غایت روشن فرض نشود، انتظام حقیقی حاصل نمیشود؛ گرچه ممکن است نظمی اعتباری وجود داشته باشد. بهعنوانمثال، اگر یک مجموعه را بهصورت الفبایی مرتب کنیم، نظم اعتباری پدید آوردهایم اما نظام واقعی میان آن اجزا وجود ندارد؛ زیرا نظام گزارش از «یک واقعیت منتظم» است نه «اعتبارِ یک انتظام». پس برای اینکه آن واقعیت تکوینی منتظم باشد باید غایتی در نظر بگیریم که این اجزا در مسیر رسیدن به آن غایت با هم انسجام و انتظام داشته باشند. این نکته تقریباً بین تمام کسانی که کلمۀ نظام را تعریف کردهاند، مورد وفاق است. بنابراین اگر از نظام معرفت دینی سخن میگوییم باید دربارۀ غایتی که دین به سمت آن روان است و میخواهد انسان و جامعۀ انسانی را به سوی آن ببرد، گفتگو کنیم؛ زیرا نظامِ معارفِ اسلامی بدون توجه به غایت معنایی ندارد.
ادامه مطلب را در فایل word ببینید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.