نویسنده: محمد عالم زاده نوری
مقدمه
نظام دانشی تربیت اسلامی از عناصر زیر تشکیل شده است: ۱. مبانی تربیت، ۲. اهداف تربیت، ۳. اصول تربیت، ۴. روشهای تربیت، ۵. مراحل تربیت، ۶. عوامل و موانع تربیت، ۷. نهادها و کانونهای تربیت، ۸. برنامههای تربیتی، ۹. تکنولوژی و ابزار تربیت، و… .[۱] از این میان ذیل عنوان دوم یعنی اهداف، بحث «ساحتهای تربیت» به عنوان یکی از مباحث اساسی و بنیادین عرصهی انسانسازی ذکر میشود که برنامهریزیهای تهذیبی و تربیتی بر پایهی آن شکل میگیرد.
در طرح تربیتی اسلام، هدف عالی تربیت «قرب به خدا» است که انسان را شایستهی مقام جانشینی یا خلیفهاللهی میگرداند. این هدف با عبودیت و بندگی خالصانه حاصل میشود؛ البته بندگی خالصانه برای دستیابی به چنین مرتبهی بلندی مصادیق و شئون مختلفی دارد و در انواع ارتباطات انسان جلوه میکند که لازم است به گسترهی آن تفصیلاً توجه شود.
ساحتهای تربیت، هدف کلان تربیت را خرد و اهداف تربیت را دستهبندی میکنند؛ هر قدر شناخت ما از اهداف و ساحتهای تربیت، کاملتر باشد، برنامهریزیها و اقدامات ما در مقام تربیت جامعتر و جزئیتر میگردد و توازن و تناسب بیشتری در آن رعایت خواهد شد. همچنین با شناخت ساحتهای تربیت، قدرت ارزیابی ما از عملیات جامع تربیت و آسیبشناسی آن نیز بیشتر خواهد بود. کلیدواژهی «رشد جامع و متوازن به سوی اهداف الهی» گویای همهی مراد از مطلوبیتهای تربیت است که با بیان ساحتهای تربیت بسط و تفصیل مییابد. فهرست ساحتهای تربیت، نقشهی مرجع و جدول کاملی خواهد بود که با استفاده از آن میتوان گسترهی عملیات تربیت را به شکل مطمئنی رصد کرد و برای همهی خانههای آن برنامهریزی داشت. همچنین چکلیست کاملی است که میتوان در مقام ارزیابی بدان اتکا کرد و مطمئن شد که چیزی از قلم نیفتاده و مورد غفلت قرار نگرفته است.
پس از شناسایی ساحات گوناگون وجودی انسان که نیازمند رشد و تهذیب و تربیت است، میبایست جایگاه هریک از این ساحتها و سهم و وزن هرکدام تعیین و در یک منظومهی یکپارچه طبقهبندی شوند بهطوری که تقدم و تأخر، نیز اولویت و اهمیت و شمولیت آنها نسبت به یکدیگر معلوم باشد.
[۱] «مبانی تربیت» گزارههایی توصیفی هستند که در دانش تربیت اصل موضوع و پیشفرض به شمار میروند و علیالقاعده برای اثبات آنها به علوم دیگر باید مراجعه کرد. «اهداف تربیت» مطلوبیتهایی هستند که پس از عملیات تربیت حاصل خواهند شد. «اصول تربیت» بایدهای کلان حاکم بر عملیات تربیتاند که تخطی از آن همواره خطاست. «روشهای تربیتی» نیز بایدهای جزیی ولی جایگزینپذیر هستند که چگونگی دستیابی به اهداف را در چارچوب آن اصول روشن میگردانند. «مراحل تربیت» سیر طولی دستیابی به اهداف تربیت را نشان میدهد در حالی که «ساحتهای تربیت» روابط عرضی میان اهداف را نمایان میسازند. «عوامل تربیت» اموری هستند که دستیابی به اهداف تربیتی را امکانپذیر یا سهل میگردانند و در مقابل «موانع تربیت» اموری که دستیابی به اهداف تربیتی را ناممکن یا دشوار میسازند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.